گلستان ما - مادری که استخوان پسرش را پس نمی‌داد! + عکس

: 1396-10-27 06:29
: 4470
: 0
: 49219

چند دقیقه با کتاب «حیران در فراق لیلی»؛

مادری که استخوان پسرش را پس نمی‌داد! + عکس

امیرحسین انبارداران، نویسنده این کتاب در بخش های مختلف با شکستن سیر زمان و روایت هایی از حال و روز خانواده شهید، داستانش را رنگ و لعابی خواندنی داده و خواننده را به خوبی تا پایان همراهی می کند.

به گزارش گلستان ما به نقل از مشرق، کتاب «حیران در فراق لیلی» زندگی داستانی شهید عبدالله کیایی از رزمندگان گرگانی است که به تازگی از سوی انتشارات شهدای نینوا و کنگره شهدای استان گلستان به چاپ رسیده است.

شهید عبدالله کیایی اواخر تیر 1361 در مرحله ی دوم عملیات جان سوز رمضان مفقودالجسد شد و مادرش تا همین سال گذشته که به رحمت خدا رفت، به دنبال او بود. البته آثاری از پیکر این شهید گرانقدر به گرگان برگشت و تشییع شد اما چشم انتظاری های مادر پایانی نداشت. مادر اصرار داشت استخوانی از عبدالله را پیش خود نگه دارد و آن را پیش خود نگه دارد که اطرافیان او را از این کار برحذر داشتند.

انبارداران می نویسد: دختر آن مادر، همسر «حاج حسین مرزنکلاته»، که هنگام نوشتن کتاب برادرش در تقی آباد گرگان میزبانم بود تعریف کرد که به چه روشهایی متوسل شد تا بتواند تکه استخوان پسر را از پیکر مادر جدا کند.

داستان جانسوز این جوان برومند و روایت جانسوزترِ مادرش در کتاب «حیران در فراق لیلی» به خوبی نقل شده است.

آنطور که پیداست، کسب اطلاعات از شهیدی که 35 سال پیش به شهادت رسیده، کار آسانی نیست اما انبارداران با همین اطلاعات کم، توانسته فضای داستانش را به راحتی تا 236 صفحه ادامه دهد.

نویسنده سعی کرده روند تاریخی زندگی شهید کیایی را مد نظر داشته باشد و روایت را از چشم انتظاری مادر شروع می کند و وقتی وارد زندگی شهید می شود از همان کودکی گام به گام پیش می اید تا به روزهای به یادماندنی انقلاب می رسد. او سپس با فضاسازی مناسب به سراغ روزهای جنگ می رود و عبدالله کیایی را در یگان های مختلفی که بوده، روایت می کند. این سیر داستانی تا شهادت و تفحص پیکر شهید ادامه پیدا می کند و در عین حال، بازگشت های زمانی به حال، کتاب را از یک دستی و رخوت نجات می دهد.